رفتم به طبیب و گفتم از درد نهان
گفتا: از غیر دوست بربند زبان
گفتم که: غذا؟ گفت: همین خون جگر
گفتم: پرهیز؟ گفت: از هر دو جهان
رفتم به طبیب و گفتم از درد نهان
گفتا: از غیر دوست بربند زبان
گفتم که: غذا؟ گفت: همین خون جگر
گفتم: پرهیز؟ گفت: از هر دو جهان
واقعا شعراش محشره
دلم حال کرد
تشکر