یکى زبان و دو گوش است اهل معنى را

به هوش باش که حرف نگفتنى نجهد
نه هر سخن که به‌ خاطر رسد توان گفتن
یکى زبان و دو گوش است اهل معنى را
اشارتى به یکى گفتن و دو بشنفتن
سخن چو سود ندارد نگفتنش اولى است
که بهترست ز بیدارى عبث خفتن
دچار چون شودت هرزه گو تغافل کن
علاج بیهده گو نیست غیر نشنفتن
به هرزه صرف مکن عمر بی بدل ای فیض
ببین چه حاصل تست از صباح تا خفتن