نازنین آمد و دستی به دل ما زد و رفت
پرده ی خلوت این غمکده بالا زد و رفت
کنج تنهایی… ما را به خیالی خوش کرد
خواب خورشید به چشم شب یلدا زد و رفت
درد بی عشقی ما دید و دریغش آمد
آتش شوق درین جان شکیبا زد و رفت
خرمن سوخته ی ما به چه کارش می خورد
که چو برق آمد و در خشک و تر ما زد و رفت
رفت و از گریه ی توفانی ام اندیشه نکرد
چه دلی داشت خدایا که به دریا زد و رفت
بود آیا که ز دیوانه ی خود یاد کند
آن که زنجیر به پای دل شیدا زد و رفت
سایه آن چشم سیه با تو چه می گفت که دوش
عقل فریاد برآورد و به صحرا زد و رفت
عالی بود.
متشکرم / خسته نباشید…..
من عاشق چکامه های استاد هستم
ممنون دوست عزیز
زیباست
به به
به عاشقان هشدار دادیم، انان گوش به خویشتن دادند.
فوق العاده است تصاویری که استاد می سازد دلنواز بلکه جان را روحی تازه می بخشد .
بسیار زیبا و دلنواز. آفرین آفرین.
افتخار داشتم دیشب از نزدیک ببینم تمرین آهنگی که ساخته شده برای این شعر قشنگ با خواننده ای جوان و خوش صدا
در آینده این اثر زیبا رو خواهید شنید
عجب شعری در وصفم اسم😍