رو سر بنه به بالین تنها مرا رها کن
ترک من خراب شبگرد مبتلا کن
…
در خواب دوش پیری، در کوی عشق دیدم
با دست اشارتم کرد که عزم سوی ما کن
رو سر بنه به بالین تنها مرا رها کن
شاعر: مولانا
رو سر بنه به بالین تنها مرا رها کن
ترک من خراب شبگرد مبتلا کن
…
در خواب دوش پیری، در کوی عشق دیدم
با دست اشارتم کرد که عزم سوی ما کن