عشق آمد وشد چو خونم اندر رگ و پوست
تا كرد مرا تهي و پر كرد ز دوست
اجزاء وجودم همـگي دوست گرفت
نامي است ز من بر من و باقي همه اوست
عشق آمد وشد چو خونم اندر رگ و پوست
تا كرد مرا تهي و پر كرد ز دوست
اجزاء وجودم همـگي دوست گرفت
نامي است ز من بر من و باقي همه اوست
عشق آمد وشد چو خونم اندر رگ و پوست
سایت شما بسیار عالیست خداوند انس و جان و عالم اجر دارین نصیب تان کند
شاعر این شعر مطمئنا ابو سعید ابوالخیر هست نه خواجه عبدالله انصاری