باران که شدى مپرس ، این خانه ى کیست..
سقف حرم و مسجد و میخانه یکیست..
باران که شدى، پیاله ها را نشمار…
جام و قدح و کاسه و پیمانه یکیست…
باران ! تو که از پیش خدا مى آیی
توضیح بده عاقل و فرزانه یکیست…
بر درگه او چونکه بیفتند به خاک
شیر و شتر و پلنگ و پروانه یکیست
با سوره ى دل ، اگر خدارا خواندى
حمد و فلق و نعره ى مستانه یکیست
این بى خردان،خویش ، خدا مى دانند
اینجا سند و قصه و افسانه یکیست
از قدرت حق ، هرچه گرفتند به کار
در خلقت حق، رستم و موریانه یکیست
گر درک کنى خودت خدا را بینى
درکش نکنى , کعبه و بتخانه یکیست..
با سلام و عرض ادب
شعر مذکور متعلق به آقای مهدی مختارزاده گرانمایه است
http://shereno.com/57128/51702/412597.html
باران که شدی..
باران که شدى مپرس این خانه ى کیست
سقف حرم و مسجد و میخانه یکیست
…
مهدى مختارزاده
با عرض ادب شعر فوق از مولانا جلاالدین محمد (بلخی) است.
منبع: به مثنوی معنوی رجو کنید.
لطفن ایمیل ساباسکریپشن اضافه کنید به سایتتون.
اگه بلد نیستید حاضرم کمک بکنم (با کمال میل)